loading...
تام بک در کبرا11
مهدیه بازدید : 138 یکشنبه 12 مرداد 1393 نظرات (0)
سلام ببخشیددیرکردم ولی به جاشدوتامطلب گذاشتم نظریادتون نره

بن بعد از مدتی به صورتی معجزه ای بهوش اومد و پرستارش این خبر رو به سمیر داد ولی دیگه خیلی دیر شده بود سمیر به جای بن همکار جدید گذاشته بود بهش زنگ میزد احوال بن رو می پرسید ولی باورش نمی شد که بن بهوشاومد او ن اصلا باورش نمی شد اگه این خبر رو به بن می دادند بن معلوم نبود براش چه اتفاقی میفتاد فردای اون روز بن به پاسگاه رفت و دید که سمیر تنها توی اتاق نششته به اتاق رفت و گفت : سلام رفیق وای نمی دونستم همچین رفیق با وفایی باشی که به جای من همکار جدید نیا ری سمیر نمی دونست چی بگه دقیقا در همون موقع به بن خبر دادن که اون  پرستاره ضربه ی مغزی شده ( این یعنی اینکه بن باز عاشق شده بوده حالا ببینیم این مرد عاشق چه حالی داره) بن خودش رو به بیمارستان میرسونه والنا رو توی تخت بیمارستان می بینه

بعد از یک ماه...

به سمیر خبر دادند که بن نیاز به پیوند قلب داره سمیر خودشو به اونجا رسوند دکتری گفتند که خون النا هم خون بن برای همین دستگاه ها رو قطع کردند و قلب النا توی سینه ی بن می تپید وقتی بن بهوش اومد همش سراغ النا رو می گرفت سمیر ماجرا رو برای بن تعریف کرد و بن گفت: یعنی الان قلبی که داره توی سینه ی من می تپه قلب النا سمیر تایید می کنه

واین هم داستان قلب  نازنین من

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظرتون سمیر با وجود همکار جدیدش در هشدار برای کبرا۱۱ بن را رها می کند
    کدوم اسم بیشتر به تام میاد
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 46
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 112
  • بازدید سال : 799
  • بازدید کلی : 9,547